به نام خدای عزیزم.

سلام.

عزیزم(مامان بزرگم) چند روزه مریضه و امروز چند ساعتی رفتم پیششون.همینجوری که سرم تو دستشون بود،نشسته بودیم پا تلویزیون و یهویی دیدیم فیلم قصه های مجید را میخواد بذاره.خیلی حس قشنگی بود رها بشی از روزمرگی ها و بیخیال از همه جا،بشینی کنار عزیزت و فیلم ببینی و باهاشون بخندی

 

حالا تو فیلم یه چیز جالب بود.مجید باید جدول ضرب را حفظ میکرد و معلم ریاضیش ازش می پرسید.هربار مجید کلی حفظ میکرد و تا معلم میخواست بپرسه،از تو جیبش یه تسبیح درمیاورد تا اشتباهات مجید را بشماره.مجید هم ذهنیت بدی نسبت به این تسبیح پیدا کرده بود و هربار اینو میدید حول میشد.

 

راستش پیش خودم گفتم ممکنه علت خیلی از رفتارهای اطرافیان ماهم همین باشه.مثلا بچه ای که از حموم کردن بدش میاد حتما یه خاطره بد داره از حموم رفتن؛یا کسی که از کتاب گریزانه،ممکنه یه بار یه رفتار اشتباهی از کتابخون ها دیده که باعث شده ذهنیت بد پیدا کنه.نمیگم کار اون درسته یا نه ولی خودمون حواسمون به رفتارهامون باشه تا باعث به وجود اومدن ذهنیت بد نسبت به کارهای خوب تو اطرافیانمون نشیم

این بود انشای من؛نقطه سر خط

قصه های مجید

مثل پدر

مجید ,یه ,تو ,ذهنیت ,فیلم ,خیلی ,مجید را ,که از ,از حموم ,ذهنیت بد ,قصه های

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بهین دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. مرجع مقالات تخصصي طراحي سايت مرجع تخصصی سینما و تلویزیون بولتن فرهنگی هنری تبریز تیکت talatales فروشگاه اینترنتی انتخاب کلیک kasebionline محمد بخشی گروه آسماری بختیاری سکسکه اکونومیست فارسی